پوست عضو قابل مشاهدهای است و امکان دارد که بیماران احساس ننگ اجتماعی کنند و در موارد شدیدتر، این احساس ننگ به اضطراب، افسردگی و حتی افکار خودکشی منجر شود و همچنین مطالعات نشان میدهند که درصد قابل توجهی از بیماران مبتلا به بیماریهای پوستی مانند پسوریازیس، افسردگی و اضطراب را تجربه میکنند.
مقالهای با عنوان Skin and Psychosomatics – Psychodermatology today در سال ۲۰۲۰ میلادی در مجله JDDG منتشر شده، به بررسی ارتباط بین پوست و روان در زمینه روان درماتولوژی (Psychodermatology) میپردازد و نقش پیچیده عوامل زیستی، روانی و اجتماعی در بروز و پیشرفت بیماریهای پوستی را توضیح میدهد. نویسندگان از مدل زیستی – روانی – اجتماعی برای بررسی این بیماریها استفاده میکنند و تاکید دارند که این عوامل با تعاملات پیچیده و غیرخطی در طول بیماری، به ویژه در بیماریهای پوستی مزمن مانند پسوریازیس و درماتیت آتوپیک، دخیل هستند.
ارتباط پوست با سیستم عصبی و ایمنی
یکی از مهمترین یافتههای مقاله این است که پوست و سیستم عصبی از نظر جنینی به هم مرتبط هستند. این ارتباطات شامل اتصال فیزیولوژیکی و عملکردی بین پوست و سیستم عصبی است و باعث میشود بیماریهای پوستی به طور قابل توجهی تحت تاثیر عوامل روان شناختی و ایمنی قرار گیرند. به ویژه، مطالعات نشان میدهند که استرس روانی میتواند سیستم ایمنی پوست را تحت تاثیر قرار دهد و در بروز یا تشدید بیماریهای پوستی نقش داشته باشد.
مدل روان تنی در بیماریهای پوستی
این مقاله نشان میدهد که بیماریهای پوستی مانند پسوریازیس و درماتیت آتوپیک نه تنها تحت تاثیر عوامل زیستی مانند ژنتیک و سیستم ایمنی هستند، بلکه عوامل روانی و اجتماعی نیز در بروز و پیشرفت آنها نقش دارند. مثلا استرس و رویدادهای زندگی میتوانند منجر به تشدید این بیماریها شوند.
همچنین ارتباط بین تغییرات عصبی – ایمنی در پوست و پاسخ به استرس، به طور گستردهای در بیماران مبتلا به این بیماریها بررسی شده است.
نقش پزشک چیست؟
مقاله تاکید دارد که پزشکان باید به درک بیمار از بیماری توجه کنند و از مدل بیماری آنها استفاده کنند. اگرچه ممکن است درک بیمار از بیماریهای روان تنی ساده سازی شده یا نادرست باشد، پزشک باید تلاش کند این مدلها را به گونهای تصحیح کند که با واقعیت علمی و درمان بالینی سازگار باشد. در غیر این صورت، عدم پذیرش دیدگاه بیمار میتواند منجر به کاهش همکاری بیمار در درمان شود.
استیگما و تاثیرات روانی
این مقاله به تاثیرات اجتماعی و روانی بیماریهای پوستی میپردازد؛ از آنجا که پوست عضو قابل مشاهدهای است، بیماران ممکن است احساس ننگ اجتماعی کنند و در موارد شدیدتر، این احساس ننگ به اضطراب، افسردگی و حتی افکار خودکشی منجر شود. مطالعات نشان میدهند که درصد قابل توجهی از بیماران مبتلا به بیماریهای پوستی مانند پسوریازیس، افسردگی و اضطراب را تجربه میکنند.
درمان روان شناختی
درمانهای روان شناختی برای بیماران مبتلا به بیماریهای پوستی به ویژه در مواردی که استرس یا عوامل روانی در پیشرفت بیماری نقش دارند، بسیار مهم هستند. استفاده از تکنیکهای آرامش بخشی، رفتار درمانی و درمانهای شناختی – رفتاری در این بیماران نتایج مثبتی داشته است. بهعنوان مثال در بیماریهای مانند خارش مزمن، تکنیکهای رفتاری مانند واکنش به عادت و استفاده از دفترچههای خارش موثر بودهاند.
بیماریهای خاص
بیماریهای خاصی مانند درماتیت آتوپیک و پسوریازیس در این مقاله به عنوان نمونههایی از بیماریهای روان تنی بررسی شدهاند. در این بیماریها، عوامل روان شناختی مانند اضطراب، افسردگی و رویدادهای استرسزا میتوانند تشدید کننده باشند. همچنین در مواردی مانند خارش روانی یا اختلالات مربوط به برداشت اشتباه از بدن، تاثیرات روان شناختی به وضوح دیده میشوند.
نتیجهگیری
روان درماتولوژی، به عنوان شاخهای از پزشکی، اهمیت بالایی در درک پیچیدگیهای ارتباط بین روان و پوست دارد. این مقاله تاکید دارد که درک بهتر از این ارتباطات میتواند به بهبود کیفیت درمان و ارتباط پزشک با بیمار منجر شود. در نهایت، روان درماتولوژی میتواند نقش مهمی در بهبود بیماریهای پوستی و سلامت روانی بیماران داشته باشد.
پیشنهادهای عملی
- استفاده از تکنیکهای ارتباطی برای درک بهتر نگرش بیمار.
- استفاده از درمانهای روان شناختی در کنار درمانهای دارویی برای بیماریهای پوستی مزمن.
- توجه به استیگما و حمایت روان شناختی از بیمارانی که با احساسات منفی اجتماعی مواجه هستند.
این مقاله به طور کلی تاکید دارد که بیماریهای پوستی نیاز به رویکردی جامع دارند که در آن هم عوامل زیستی و هم روانشناختی در نظر گرفته شوند.
نظر شما در مورد این مطلب چیست ؟
با کلیک بر روی یکی از ستاره ها از ۱ تا ۵ امتیاز دهید :
امتیاز : / ۵. تعداد نظر :
هیچ نظری داده نشده است .
ارسال نظر