دکتر امیر صدری*
سال گذشته سال سیاهی برای آموزش پزشکی ایران بود. شوخی نبود؛ در مقطعی چندینماهه سیزده دستیار (رزیدنت) تخصصی در ایران اقدام به خودکشی موفق داشتند! (گفته میشود اقدام به خودکشی در این گروه بسیار بیشتر بوده، اما آمار اقدامهای ناموفق به دلایل مختلف قابل ردگیری و صحتسنجی نیست). سونامی «مرگخواهی» جوانانی که همگی از برجستگان جامعه بودند و در جایگاههایی قرار داشتند که هنوز که هنوز است قله آمال بسیاری از جوانان این سامان است، آنقدر سروصدا به پا کرد که بالاخره تا حدودی مسوولان از خواب غفلت بیدار شدند.
افزایش حقوق پنجاه درصدی (این پنجاه درصد در حد سه تا چهار میلیون تومان بوده، خودتان قضاوت کنید میزان حقوق پرداختی به این افراد در چه میزان بوده و هست!) و برگزاری چند جلسه و تشکیل کارگروه و پروژه، ثمرات مرگ دردناک و نابهنگام پزشکان جوان بود. به نظر میرسید داستان(یا حداقل نمودهای بیرونی آن) تا حدودی فروکش کرده است، اما دو (و به روایتی سه) مرگ خودخواسته دیگر در ماههای اخیر نشان داد که راهحلهای مقطعی و نمایشی هیچوقت راهگشا و مشکلگشا نخواهد بود. دو تشکل اصلی علمی جامعه روانپزشکی ایران چندی پیش در نامهای به وزیر بهداشت در این خصوص هشدار دادند، اما با عدم دریافت پاسخ مجددا نامهای برای وزیر ارسال کردند که اینبار ابعاد رسانهای بیشتری یافت. سخنگوی جامعه متخصصان روانپزشکی ایران درخصوص نامه دوم گفته: «جان هر آدمی ارزشمند است و اینگونه نیست که جان یک پزشک ارزشمندتر از جان یک کارگر باشد، اما پزشک در یک شهر، روستا و خانواده مرجعیت دارد و وقتی پزشکی خودکشی میکند، پیام بدی به جامعه میدهد. این یعنی افراد به درجهای شدید از ناکامی رسیدهاند و مشکلات لاینحلی دارند و این سیگنالی است از یک وضعیت اجتماعی نگرانکننده. بعد از انتشار نامه اول، اقدام لازم انجام نشد و بااینکه نامه بازتاب رسانهای خوبی داشت، اما واکنشی ازطرف نهاد مربوطه اتفاق نیفتاد.» اعلام آمادگی نخبهترین افراد حوزه سلامت روان جامعه برای کمک به حل مشکل را باید به فال نیک گرفت و قطعا باید از همکاری این اساتید به بهترین نحو بهره جست، اما میدانیم و میدانند که صرف برخورد علمی- مشاورهای و تقلیل آن به مشکلات شخصیتی و رفتاری، بسیاری از ابعاد و ریشههای این رخدادهای فاجعهبار را پوشش نخواهد داد و برای همین قطعا موضوع در شکل کلان آن حل نخواهد شد و صرفا تقلیل خواهد یافت.
چندی است که بسیاری از مسوولان و اساتید و فعالان صنفی پزشکی درخصوص خالی ماندن ظرفیتهای پذیرش دستیاری در بسیاری از رشتههای مهم پزشکی هشدار میدهند. روزگاری نه چندان دور اکثریت نخبگان جوان به امید پذیرش در رشته پزشکی در کنکور شرکت میکردند و از میان آنها برجستهترینها با گذر از کنکوری سختتر وارد دستیاری رشتههای مختلف پزشکی میشدند، اما حالا کار به جایی رسیده که میگویند همین یکی- دو سال دیگر در کشور بحران نبود متخصص بیهوشی خواهیم داشت و بعد هم با کمبود وحشتناک متخصصان داخلی و عفونی و کودکان و طب اورژانس و حتی فوقتخصصهایی در جراحی اطفال و قلب روبهرو خواهیم شد، اما این هشدارها شنیده نمیشوند و به جای حل مشکلات و پرداختن به ریشههای بروز آنها، تنها از راهحلهای سطحی و مقطعی و غیرعلمی صحبت میشود که قطعا به جای حل مشکل بر مشکلات خواهد افزود.
این موضوع را در کنار انصراف بسیاری از دستیاران در حین تحصیل و موضوع فاجعهبار به استقبال مرگ رفتن گروهی از آنان بگذارید تا درک کنید گروهی که قرار است در آینده نزدیک اصلیترین ستونهای درمان مردم ایران در گوشهوکنار این کشور پهناور را تشکیل دهند، در چه شرایطی هستند.
آخرین مطالعه در دسترس درخصوص وضعیت سلامتی رزیدنتهای در حال تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی کشور مربوط به سال ۱۴۰۰ است، اما آمار آنچنان تکاندهنده است که تعجب میکنی چرا هر روز درخصوص آن از رسانهها و صداوسیما و شبکههای اجتماعی چیزی نمیخوانی و نمیشنوی! در این مطالعه آمده است که میزان تقریبی رواج افکار خودکشی در جامعه عمومی ایران بین ۱۲ تا ۱۴ درصد بوده، اما در جامعه دستیاران این میزان بیشتر از ۳۴ درصد است.
از این ۳۴ درصد بیشتر از ۱۰ درصد افکار جدی خودکشی و عوامل خطر را داشتند، یعنی در یک قدمی اقدام بودند (در حالی که این مطلب را تایپ میکنم از این رقم متعجب هستم، حداقل یکی از هر ۱۰ دستیار پزشکی ممکن است همین حالا اقدام به خودکشی کند و این فاجعه است). در ضمن در این مطالعه شیوع علائم افسردگی در میان دستیاران پزشکی ۶۹ درصد بود که حدود ۲۵ درصد از آنها افسردگی شدید و بسیار شدید داشتند. شیوع اضطراب هم ۶۳ درصد بود که ۱۶ درصد از آنها نوع شدید و بسیار شدید آن را داشتند.
هر آنچه در بالا به آن اشاره شد حالت هشدار دارد؛ هشدار فوریتی و حتی دوفوریتی. نگران آینده نظام سلامت کشور و سلامت تکتک ایرانیان در سالهای آینده هستم. لطفا همین حالا و بهجد، نهادهای مسوول نه با تشکیل کارگروه و قرارگاه، بلکه به شکل ماموریت مرگ و زندگی، مشکلات را پیگیری و حل کنند.
*پزشک و نویسنده
نظر شما در مورد این مطلب چیست ؟
با کلیک بر روی یکی از ستاره ها از ۱ تا ۵ امتیاز دهید :
امتیاز : / ۵. تعداد نظر :
هیچ نظری داده نشده است .
ارسال نظر